جدول جو
جدول جو

معنی قر و غمزه - جستجوی لغت در جدول جو

قر و غمزه
ناز و ادا و اشاره با چشم و ابرو
تصویری از قر و غمزه
تصویر قر و غمزه
فرهنگ فارسی عمید
قر و غمزه
(قِ رُغَ زَ / زِ)
لوندی کردن. ناز کردن. کول وکچول کردن. با آمدن و رفتن ترکیب شود
لغت نامه دهخدا
قر و غمزه
((غِ))
قر و غمزه جنبانیدن جز یا تمام بدن از روی ناز و توأم با اشاره چشم و ابرو
تصویری از قر و غمزه
تصویر قر و غمزه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(غِ رُ غَ زَ / زِ)
جنباندن جزء یا تمام بدن از روی ناز توأم با اشارۀ چشم و ابرو. مرکب از: غر + غمزه. رجوع به همین مدخل ها شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قروغمزه
تصویر قروغمزه
غروکرشمه نازکردن، سنگ انداختن درکارکسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قر و غمزه آمدن
تصویر قر و غمزه آمدن
ادا و اطوار نمودن، اشکال تراشی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قر و غمزه آمدن
تصویر قر و غمزه آمدن
((~ُ غَ زِ مَ دَ))
ادا و اطوار درآوردن، اشکال تراشی کردن
فرهنگ فارسی معین